48 روزگی در بیمارستان
پسر گلمون تو ٤٨ روزگی عمل فتق کشاله ران انجام داد. نمی دونيد چه شب سختی بود. قبل از عمل پسرم درد زیادی داشت. بعدش هم که به هوش آمد دیدنش تو اون حال سخت بود. خدا را شکر که دکتر بسيار حاذقی پسرم را عمل کرد. خدايا ممنونم که مراقب گلمون هستی. ...
بابایی جونم چند روزی حال همه اطرافیان گرفته شد خصوصا مامان و بابا
روز 34 تولد ختنه شدی 7 روز طول کشید که حلقه افتاد اما عفونت کرد و التهاب زیادی داشت دکتر پماد تتراساکلین داد زدیم هنوز خوب نشده بود شنبه شب روز 45 روزگیت عمو سیف الله هم خونمون بود دو روز بود که رفته بودیم خونه خودمون من برآمدگی در کشاله ران راستت دیدم ترسیدیم مامانت بیشتر از من اول فکر کردیم عفونته ساعت 12:35 شب زنگ زدیم به دکتر شاهمرادی که ختنت کرده بود گفت چیزی نیست فردا بیارش ببینمش. شنبه رفتیم خانه بهداشت و بعد پیش دکتر گفت فتقه. بردمت فوری پیش متخصص دیگه که ببینم اون چی میگه اون نامه داد فورا بچه را بستری کنید.خیلی ناراحت بودیم اومدیم که فکر کنیم من اینترنت سرچ کردم چند تا بیمارستان خوب زنگ زدیم مامانت از تجربه دوستاش کمک گرفت ...
کمد اسباب بازیهام
با عروسکم )روز اول زمستان 1390 که رفتیم خونه خودمون(
تو ٤٥ روزگیم بود که با بابامو مامانم و عمو جونم رفتیم خونه خودمون. بالاخره خونمون را ديدم. اولش خيلی سرد بود و تا بخاری هوا را گرم کنه مدتی طول کشيد. ...
اولین شب یلدا
شب یلدا دور هم بوديم با خانواده دایی ها و عمو و خاله اينا. خیلی خوب بود فقط وضعيت بیماری آقاجون همه را ناراحت کرده بود. آقا جون سالهاست که با سکته مغزی دست به گريبانه و مبارزه می کنه. ...